در سنت مارکز استفاده از موزاییک اصفهان که انجام شد بیش از دو قرن، از اواخر قرن یازدهم تا اواسط قرن چهاردهم به طول انجامید. تفاوت های فراوان و بارز سبکی را می توان تا حدی به تغییراتی نسبت داد که بر هنر بیزانس در این دوره تأثیر گذاشت.
اما ممکن است حتی به دلیل سازماندهی آزادتر و غربی کارگاه ونیزی باشد که به هنرمندان اجازه می داد سبک های شخصی خود را توسعه دهند و پرورش دهند.
در میان انواع سبکها، عنصر بیزانسی غالب است، اما با گرایشهای محلی و بهویژه با انگیزههای قوی رومانسکی تغییر یافته است.
کارگاه های تأسیس شده در سیسیل و ونیز در مناطق مجاور فعال بودند. موزاییکهای کلیسای جامع در سالرنو (حدود 1190) و صومعه در گروتافراتا در نزدیکی رم (حدود 1200) به عنوان محصولات مکتب سیسیلی بیزانسی در نظر گرفته میشوند.
به نظر می رسد تزیین اپسی کلیسای جامع در راونا (اوایل قرن دوازدهم)، که قطعاتی از آن باقی مانده است، کار موزائیک کاران ونیز بوده است و در فلورانس، هنرمندان ونیزی گنبد تعمیدگاه را تزئین کردند.
موزاییک های بسیار متأخر در نمای کلیسای جامع پراگ (قرن چهاردهم) نیز ونیزی هستند.
در اوایل قرون وسطی، روم توانسته بود با وجود هژمونی بیزانس در هنر، سنت موزاییک خود را حفظ و از آن دفاع کند.
در دوره ای که شمایل شکنی روابط بین بیزانس و غرب را سست کرده بود، در پایان قرن هشتم و آغاز قرن نهم، نفوذ مکتب روم حتی به امپراتوری کارولینژ نیز گسترش یافت. موزاییک اپسی فرانسه (بین سالهای 799 تا 818) محصول این تأثیر است.
طرحهای شمایل نگاری کلیساهای قرن نهم تا حد زیادی منعکس کننده تزئینات محلی کلیساهای قرن پنجم و ششم است.
همچنین بازگشت بسیاری از ویژگی های فنی دوره اولیه مسیحیت، از جمله استفاده از تسری های بزرگ برای صورت و لباس و استفاده از شیشه برای تمام قسمت های ترکیب، قابل توجه است.
با این حال، محل تسرها، سست و نامنظم است. و شکل های مختلف آنها نشان می دهد که آنها مکعب های استفاده مجدد هستند که از بناهای تاریخی قدیمی تر گرفته شده اند.
از نظر سبکی، موزاییکهای دوره پاسکال با دوبعدی شدیدشان با موزاییکهای بیزانسی قرن نهم (گنبد ایاصوفیه، تسالونیکی) مرتبط هستند، اما از نظر فنی تفاوتها نمیتواند بیشتر باشد.